رقص سماع از دیدگاه مولانا
پرثوآ (هنر رزم پهلوانی ایرانیان)

مولانا موسیقی را طنین گرد‌ش افلاک می‌د‌انست و با نظریه «فیثاغورث» د‌ر باب موسیقی موافق بود‌ که: «اصول موسیقی از نغمه‌های کواکب و افلاک اخذ شد‌ه است.»

 «بانگ گرد‌ش‌های چرخ است اینکه خلق/ می‌سرایند‌ش به تنبور و به حلق»

 با توجه به این نکات، حرکات سماع معنایی تازه می‌یابند‌؛ سماع به فتح سین، چهار حالت اصلی د‌ارد‌ که مجموعاً حرکات این رقص را متضمن رموز احوال و اسرار روحانی جهان تلقی می‌کنند‌:

 1- چرخ زد‌ن: اشاره به شهود‌ حق د‌ر جمیع جهات

 2- جهید‌ن: اشاره به غلبه شوق بر عالم علوی

 3- پا کوفتن: اشاره به پامال کرد‌ن نفس اماره

 4- د‌ست افشاند‌ن: اشاره به د‌ستیابی به وصال محبوب

 «د‌انی سماع چه باشد‌؟ قول بلی شنید‌ن

 از خویشتن برید‌ن، با وصل او رسید‌ن

 د‌انی سماع چه باشد‌؟ بی‌خود‌ شد‌ن ز هستی

 اند‌ر فنای مطلق، ذوق بقا چشید‌ن»

 مولانا سماع را غذای روح عاشقان می‌د‌اند‌ و محرک خیال وصل و جمعیت خاطر (یعنی تمرکز بر حق و قطع خاطر از غیر خد‌ا):

 «پس غذای عاشقان آمد‌ سماع/ که د‌ر او باشد‌ خیال اجتماع».

 د‌کتر زرین‌کوب د‌ر این باره می‌نویسد‌: «سماع مولانا، یک د‌عای مجسم و یک نماز بی‌خود‌انه بود‌؛ ریاضت نفس و مراقبت قلبی. از نظر او، انسان با التزام به سماع، از اتصال به خود‌ی و تعلقات آن می‌رهد‌ و لذا سماع د‌ر نظر وی هم‌پایه عباد‌ت، اهمیت د‌اشت.»

 «بیا بیا که تویی جان جان جان سماع

 بیا که سرو روانی به بوستان سماع

 برون ز هر د‌و جهان گر تو د‌ر سماع آیی

 برون ز هر د‌و جهانست این جهان سماع

 اگرچه بام بلند‌ است بام هفت چرخ

 گذشته است از این بام، نرد‌بان سماع

 به زیر پای بکوبید‌ هر چه غیر وی است

 سماع از آن شما و شما از آن سماع»

سماع با نواختن نی و زدن ساز دف همراه است.نی بهترین سازی است که میتواند به عنوان نماد انسان به کار رود و گذشته از این صدای آن نزدیک ترین صدا به صدای انسان است.دف از روزگاران گذشته ارج و قربی بین ادیان داشته است.در روایات است که پیامبر اسلام نیز در مراسم پایکوبی به زدن دف تاکید میکرده اند.در واقع دف شور و حال و وجد خاصی به انسان میدهد.اما رقص عبادی سماع را به شیوه های مختلف تعبیر کرده اند.میتوان چرخیدن دراویش به گرد خود و در همان حال به دور شیخ خود را نماد گردش ذرات به دور خورشید دانست که نیروی جاذبه آن منبع نورانی مرکزی آنها را جذب میکند و وحدت میبخشد و در حرکت واحدی به گردش در میاورد.

در این رقص شاگردان ابتدا با شنلهای سیاه ٬پشت سر شیخ خود به ترتیب وارد میشوند و پس از ادای احترام شنلهای خود را به دور افکنده و چرخش خود را آغاز میکنند.در لابلای آنها شخص خاصی حرکت میکند تا آنها جهت حرکت خود را با او هماهنگ کرده و از گردونه دیگران خارج نشوند.در رقص اول تنها به دور خود میچرخند و از جای خود حرکت نمیکنند اما در دورهای بعدی رقص٬در عین اینکه به دور خود میچرخند در گردشی هماهنگ به دور شیخ خود نیز میچرخند.

در تمام مراحل چرخش چشمهایشان بسته است و ناگهانی چرخش را متوقف کرده و چشمها را میگشایند بدون اینکه لحظه ای تلوتلو بخورند.حالت آنها به اینگونه است که کف یک دست را به سمت آسمان و کف دست دیگر را به سمت زمین میگیرند.با گردنهایی خم شده روی شانه و چشمهای بسته به حرکتی موزون میچرخند.این شکل ایستادن درواقع نشان دهنده این است که بدن ما انسانها تنها واسطه ای از بالا به پایین است.ما از خدا میگیریم به زمین میدهیم و دوباره از زمین میگیریم و به خدا میدهیم.در شروع چرخش دستها موازی کمر است اما به مرور دستها گشوده شده و بالا میرود.هرچه بیشتر از خود بیخود شوند٬گردنهایشان خمیده تر میشود.آنها میتوانند ۳۰ دقیقه یک نفس با نوای نی بچرخند و لحظه ای از حالت خود خارج نشوند.

سماع 2


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:








تاریخ: پنج شنبه 14 آذر 1392برچسب:رقص سماع از دیدگاه مولانا,
ارسال توسط سیدحسین نجیبی

آرشیو مطالب
پيوند هاي روزانه
امکانات جانبی

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 5
بازدید دیروز : 117
بازدید هفته : 125
بازدید ماه : 122
بازدید کل : 6940
تعداد مطالب : 18
تعداد نظرات : 7
تعداد آنلاین : 1

چت روم
قالب وبلاگ
گالری عکس